loading...
▓▒اهل سنت▒░
Admin بازدید : 29 سه شنبه 23 اردیبهشت 1393 نظرات (0)
حضرت محمد المصطفی صل الله تعالا علیه و آل صحبحه و سلم آخرین پیامبر خدا سرور انبیاء و شفاعت کننده روز آخرت درباره امیر المؤمنین حضرت فاروق اعظم عمربن خطاب رضی الله تعالا عنه خلیفه دوم مسلمین چنین می فرماید. *))لوکان بعدی نبی لکان عمر بن الخطاب(( یعنی:اگر بعد از من پیغمبری می آمد آن کس عمر پسر خطاب بود. ))الله جعل الحق علی لسان عمر و قلبه((.. *یعنی:خدا حق را بر زبان و قلب عمر نهاده است. *رسول الله )ص( فرمودند:از طرف الله لقب فاروق اعظم به عمر عطا شد. فاروق به معنی جداکردن حق از باطل است. *رسول الله )ص(در مسجد یک دست حضرت ابوبکر صدیق و یک دست حضرت فاروق )رض(را بلند کردندو فرمودند هر سه نفر ما در روز قیامت این گونه بر می خیزیم. *رسول الله )ص(فرمودند:آفتاب بر کسی بهتر از عمر بن خطاب طلوع نکرده است. *رسول الله )ص( فرمودند:فاروق شمع جنت است. *رسول الله )ص( فرمودند:وقتی عمر ایمان آورد جبرئیل بر من نازل شد و گفت یا رسول الله)ص( در آسمان تمام ملائیکها برای مسلمان شدن عمر به همدیگر تبریک می گویند. *آن حضرت )ص( فرمودند:فاروق شیطان و هوای نفسانیش را به بند می کشد. *پیامبر)ص( فرمودند:یا عمر هرگاه شیطان بداند شما در راهی هستی آن راه را تغییر می دهد و به راهی دیگری می رود چون شیطان از تو می ترسد. *رسول الله )ص( فرمود: در خواب دیدم یک ظرف پر از شیر برایم آوردند و من آن قدر آشامیدم که آثار آن را زیر ناخون هایم را مشاهده می کردم و باقی مانده شیر را به عمر بن خطاب دادم صحابه ها پرسیدند یا رسول الله)ص( این شیر را به چه تعبیر کردی فرمودند به علم و آگاهی از احکام دین. *از ابن عباس روایت شده که پیامبر )ص( می فرمود دو وزیر من روی زمین ابوبکر صدیق و عمر فاروق هستند. *رسول الله )ص(فرمود:عمر با من است و من با عمر و پس از من هر جا که عمر باشد حق همراه است. *ابی بن کعب می گوید: رسول الله)ص( فرمود عمر اولین کسی است که حق را در آغوش می گیرد و به او می نگرد و به اوسلام می کند و دستش را می گیرد و او را وارد بهشت می کند. *یکی از صحابه عالی قدر در خواب رسول الله )ص( را می بیند که به او فرمود برو به عمر بن خطاب بگو برای دفع قحط سالی دعا کند. *رسول الله)ص( فرمودند:برای هر پیامبری دو وزیر از اهل آسمان و دو وزیر از اهل زمین وجود دارد. وزیران من از اهل آسمان جبرئیل و میکائیل اند و دو وزیر من از اهل زمین ابوبکر صدیق و عمر فاروق هستند. *رسول الله)ص( می فرماید:یک قصر در وسط بهشت قرار دارد که در بهشت نظیر ندارد و خیلی تعریف این قصر می فرمایدصحابه ها عرض کردند یا رسول الله)ص( این قصر متعلق به چه کسی می باشد. فرمودند خدا مخصوص برای عمربن خطاب درست کرده است. *رسول الله)ص(فرمودند:میان بنی آدم شیطان فقط عمر بن خطاب ترسیده و هیچ گاه شیطان رجیم حتی جرئت نکرده سر راه عمر قرار بگیرد و جایی که عمر بن خطاب است هیچ وقت شیطان آن دور و بر پیدا نمی شود.)در حالی که شیطان خود حضرت آدم و چندین پیامبر را فریب داده است.( *روزی رسول الله)ص( با حضرت ابوبکرصدیق و حضرت عمر و حضرت عثمان )رض( به کوه احد رفتند که کوه احد از هیبت پیامبر)ص( به لرزه درآمد رسول الله)ص( به کوه احد فرمود یا کوه احد می دانی که هم اکنون یک نبی و یک صدیق و دو شهید مهمان تو هستند.کوه ایستاد و دیگر نلرزید. *وقتی که حضرت عمر فاروق)رض( هنوز ایمان نیاورده بودند رسول الله)ص( دعا از خذا خواست که عمر بن خطاب را به دین اسلام مشرف گردان که به وسیله عمر دین اسلام ترقی پیدا می کند. *یک سال وقت زیارت حج فرارسیدو رسول الله)ص( آن سال نتوانست به زیارت خانه خدا برود به حضرت فاروق فرمود ای برادر مرا از دعا های خویش فراموش نکن.حضرت فاروق)رض( می گوید اگر آن وقت تمام اشیاءروی زمین به من داده بودند این قدر خوشحال نمی شدم. رسول الله)ص( فرمودند: اگر هر آن چه خورشید بر آن تابیده است به من یک جمله بگویند ولی حضرت فاروق این جمله را به من بگوید فقط به جمله فاروق گوش می دهم چون تنها عمر است که با شور و اشتیاق و احساسات و مسئولیت با من حرف می زند. *رسول الله)ص( فرمود:بگذارید مادر عمر بگوید من پسر به دنیا آورده ام یا مادرانی بودند بچه هایی مثل عمر بدنیا می آوردند. *رسول الله)ص( فرمودند:اگر در امت های گذشته افرادهایی بودند اهل الهام و مسائل نهانی می دانستند.اگر در امت من چنین کسی وجود داشته باشد عمر بن خطاب است. *پیامبر)ص( فرمودند:در خواب دیدم که من بر بالای چاهی بوسیله دلویی که شتر ها را با آن آب می دادند آب بیرون می کشیدم که ناگهان ابوبکر صدیق آمد یک یا دو دلو آب بالا کشید و سپس عمر بن خطاب آمد و دلو را از ابوبکر صدیق گرفت و دلو در دست عمر بسیار بزرگ گردید و من هیچ نابغه ای را ندیده بودم که کاربرد فعالیت اورا داشته باشد. تا آن جا که تمام مردم راسیراب کرد و در پیرامون آب خوابگاهی نیز برای شترهای خویش ساخت. *روزی حضرت فاروق)رض( یک نفر سفیه را می بیند و اورا به خانه می برد و وی را محکم می بندد و مردم همه به فکر کردن می افتندو بیل و کلنگ را بر می دارند به قبرستان می روند و قبر را برای خود حفر می کنند و می گویند مردن حق است. حتی به مسجد هم نمی روند و به فکر مردن خویش می باشند. حضرت فاروق )رض( به حضور رسول الله)ص( می رود و عرض می کند یا رسول الله)ص( این روزها هیچ کس به مسجد نمی آید و به فکر کار و کاسبی دنیا نیستند دلیل چیست؟رسول الله)ص( در جواب می فرماید: آن سفیه که در خانه بسته ای شیطان رجیم می باشدو کسی نیست دیگر در دل مردم فکر و وسوسه ایجاد کند. اورا رها کنید تا مردم به سر زندگی خویش برگردند. حضرت فاروق)رض(اورا آزاد کرده و می بیند که همه مردم به سر زندگی خود برگشتند و هرکسی به فکر مال و عیال خود شد. *رسول الله)ص(فرمودند: تا روزی که عمر بن خطاب در میان شما باشد دروازه های فتنه بسته خواهند شد. و وقتی عمر بن خطاب از میان شما رفت دروازه های فتنه باز می شوند. *یک روز تعدادی زنان در حضور رسول الله)ص(نشسته بودند و صدایشان را بلند کرده و هر کسی حرفی می زد که منزل رسول الله )ص( را خیلی شلوغ کرده بودند. کسی حالی نمی شد که این ها چه می گویند. ناگهان حضرت عمر)رض( وارد شد و همه زنان خودشان را جمع و جور کردندو روسری و چادر هایشان را محکم بستند و ساکت و بی صدا نشستند. آن همه سر و صدا خاموش می شود. حضرت فاروق با عصبانیت می فرماید ای عجب چرا از من شرم می کنید. چرا از رسول الله)ص( شرم نمی کنید زنان می گویند شما هم بلند قد و تندرو هستی ما از شما می ترسیم.اما رسول الله)ص( هم کوتاه قد و هم با رحم است از رسول الله نمی ترسیم
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 6
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 2
  • آی پی امروز : 15
  • آی پی دیروز : 6
  • بازدید امروز : 15
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 15
  • بازدید ماه : 15
  • بازدید سال : 21
  • بازدید کلی : 337